اسرار حج از نگاه امام سجاد(ع)
چهارشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۴۸ ق.ظ
یکی از گویاترین گفتگوها که به روشنی نشان از اسرارحج دارد سخنان امام سجاد ( علیه السلام ) با شبلی است که از سفر حج بازگشته است . امام از او پرسیدند : ( آقای شبلی ! )آیا حج گزاردی ؟ گفت : آری فرزند رسول خدا ، فرمود : آیا به میقات فرود آمدی و لباس های دوخته خویش را از تن بدر کردی و غسل نمودی ؟ شبلی پاسخ گفت : آری .
امام ( علیه السلام ) : آنگاه که به میقات درآمدی نیت کردی که لباس معصیت و نافرمانی را از تن درآورده ، و جامه طاعت و فرمانبری خداوند را بجای آن بپوشیی ؟ شبلی
: نه . امام ( علیه السلام ) : هنگامی که لباس های دوخته را درآوردی ، آیا نیت کردی که خود را از ریا و دورویی و ورود در شبهه ها برهنه و دور سازی ؟ شبلی : نه . امام ( علیه
السلام ) : به هنگام غسل کردن ، نیّت کردی که خود را از اشتباهات و گناهان شستشو دهی ؟ شبلی : نه . امام ( علیه السلام ) : [ پس تو در حقیقت ] نه به میقات درآمده ای ،
و نه لباس های دوخته را از تن کنده ای و نه غسل کرده ای . . ! سپس از او می پرسند : آیا خود را تمیز کردی و احرام پوشیدی و پیمان حج بستی ؟ شبلی : آری . امام ( علیه
السلام ) : آیا این نیت را داشتی که خود را با نور توبه خالص پاکیزه می سازی ؟ شبلی : نه . امام ( علیه السلام ) : به هنگام محرم شدن ، نیت آن کردی که هر چه را خداوند
بر تو روا نداشته ، بر خود حرام بداری ؟ شبلی : نه . امام ( علیه السلام ) : به هنگام بستن پیمان حج ، آیا قصد آن کردی که هر پیمان غیر الهی را که گشوده ای ( رها کنی )
؟ شبلی : نه . امام ( علیه السلام ) : نه احرام بسته ای ، نه پاکیزه شده ای و نه نیت حج کرده ای ! آنگاه چنین پرسید : آیا به میقات داخل شدی و دو رکعت نماز احرام بجای
آوردی و لبیک گفتی ؟ شبلی : آری . امام ( علیه السلام ) : به هنگام خواندن دو رکعت نماز ( طواف ) ، نیت آن داشتی که به بهترین کارها و بزرگترین نیکی های بندگان (
که همان نماز است ) ، خود را به خدا نزدیک کنی ؟ شبلی : نه . امام ( علیه السلام ) : آنگاه که لبیک گفتی ، نیّت آن کردی که به هر چه فرمانبرداری محض خداوند است
سخن می گویی و از هر نافرمانی و معصیتی سکوت کنی ؟ شبلی : نه . امام ( علیه السلام ) : نه در میقات داخل شده ای ، نه نماز گزارده ای و نه لبیک گفته ای !
وباز فرمودندند : آیا به حرم داخل شدی و کعبه را دیدی و نماز خواندی ؟ شبلی : آری . امام ( علیه السلام ) : به هنگام ورود به حرم نیت آن کردی که هر غیبت و بد گویی مسلمانی از جامعه اسلامی را بر خود حرام کنی ؟ شبلی : نه . امام ( علیه السلام ) : به هنگام رسیدن به مکه ، نیت کردی که فقط خدا را می خواهی [ و می جویی ] ؟
شبلی : نه . امام ( علیه السلام ) : پس نه به حرم وارد شده ای و نه کعبه را دیده ای و نه نماز گزارده ای ! و ادامه دادند : گرداگرد خانه خدا طواف کردی ؟ و ارکان
خانه را لمس نمودی ؟ وسعی انجام دادی ؟ شبلی : آری . امام ( علیه السلام ) : به هنگام سعی ، نیّت آن داشتی که ( از شرّ شیطان و نفس ) به خدا پناه می بری و او که آگاه
به پنهان هاست ، نسبت به این مسأله داناست ؟ شبلی : نه . امام ( علیه السلام ) : پس نه طواف خانه کرده ای ، نه ارکان را لمس نموده ای و نه سعی بجا آورده ای ! سپس
فرمود : آیا با حجر الاسود دست دادی ، کنار مقام ابراهیم ایستادی ، و دو رکعت نماز خواندی ؟ شبلی : نه . در این هنگام امام فریادی برآورد چونانکه گویی نزدیک است از
دنیا برود ، سپس فرمود : آه ، آه . . . آنگاه فرمود : کسی که با حجرالاسود دست داده ، مصافحه کند ، در حقیقت با خداوند متعال دست داده است ، پس ای نادار ناتوان
بنگر و بیاندیش ، و پاداش آنچه را حرمت قائل شده و بزرگ داشته ای ، ضایع مگردان و همچون معصیت کاران ، دستی که به خدا دادی ( و پیمانی را که با خدا بستی )
نگسل و نشکن . برخی عقیده دارند که حج از دو حرف حاء و جیم ترکیب شده . حج اشاره به حلم حق و جیم آن اشاره به جرم خلق است . در صورتی که حج گزار حج مبرور
و سعی مشکور داشته باشد ، خداوند با حلم خود ، که بر خشم او برتری دارد ( یا من سبقت رحمته غضبه ) ، جرم بندگان را پوشانده و از آن درخواهد گذشت . حج مبرور
نیز آن حجّی است که حج گزار با نیتی پاک و خالص به خانه حق پاگذاشته و خود را از معاصی برهاند و با خدا پیمان بندد که در بازگشت ، بکلّی از شیطان گسسته ، رضای خدا
را بجوید و غیر از راه محبوب راهی را نپوید.
کاروان حج مشعر17639
مجتبی شاهوردی
- ۹۳/۰۳/۱۴